فهرست مطالب :
اشاره
مقدمه
مفهوم آزادی فردی
آزادی انسان از دیدگاه اسلام
آزادی فردی در حكومت اسلامی
آزادی اعمال و رفتار خصوصی افراد
آزادی اعمال و رفتار اجتماعی انسان
آزادی عقیده و مذهب
قسمتی از متن :
تاریخ بشریت آكنده از مبارزات و درگیریها وتصادمات گروههای
مختلف انسانی است . انسان بحكم داشتن طبع اجتماعی ، از همان روزهای نخستین خلفت ،
زندگی فردی را رها كرده و زیستن با دیگر همنوعان را پیشه خویش ساخته است . در این
زندگی كه خود بخود براساس نیاز متقابل و تعاون با یكدیگر پدید آمده است همواره
برخوردها و همكاریها وجود داشته است .
انسان ، به زودی ، احساس و امكان سلطه خود را بر موجودات طبیعت و حیوانات دریافت و
در مقام دستیابی بر آنها و بهره گیری از آنها برآمد ، در راه تثبیت سلطه خود
واستثمار آنها با مقاومت آگاهانه ای برخورد نكرد بلكه می بایست رموز و فنون نفوذ و
سلطه را با بكار انداخت استعداد خود و آگاهی یافتن از قوانین طبیعت و قوای غریزی
نهفته در حیوانات كه هردو ثابت و تقریباً لایتغیر هستند كشف كند . قرآن كریم در آیات
زیادی بر این حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبیعت در استخدام او تصریح می
كند ، مخصوصاً در این زمینه آیات 5 تا 16 سوره نحل بخوبی گویای این مطلب است .
در همین راستا، و بر اساس همین خلق وخوی بهره گیری از دیگران ، آدمی سعی كرده است
همنوعان خود را نیز به استخدام خویش در آورد و با تحمیل روش خود بر دیگران آنان را
برای اهداف خویش به خدمت بگیرد ، ولی در این راه بلحاظ اینكه نوع انسان از یك گوهر
و در طبیعت انسانی همه از یك پدیده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگیریها
و برخوردها و جنگها از همین جا نشأت گرفته است ، صلاح اندیشی ها و راهنمائی ها و
دعوتهای مردان الهی و مصلحین اجتماعی نیز تا حدود زیادی برای جلوگیری از طغیان این
خاصیت انسانی و تعدیل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتی فرد فرد انسان است .
قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی كه در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد و
مباحثات فراوانی كه بین طرفداران جبر و تفویض و نیز مادیون معتقد به جبر ودترومینسیم
( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً می توان گفت
انسان احساس می كند در وجودش دارای قدرت گزینش است و در مورد اعمال و رفتار و
كردار و گفتار می تواند انتخاب كند و اختیار انجام یا عدم انجام كاری را دارد . و
حتی بر گزینش كاری كه انجام داده و رویه ای را كه پیش گرفته است مورد مدح یا ذم
قرار می گیرد .
صرف نظر از عوامل مختلفی كه ممكن است در گزینش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور
ساده ، انسان ، این احساس را دارد كه می خواهد در مورد عقاید و اعمال و رفتار و
گفتارش ، خود تصمیم بگیرد و عمل كند و مجبور باطاعات از دیگری نباشد . نفس داشتن این
احساس واصل وجود چنین زمینه ای در انسان ، ارزش دارد و اقلا یكی از وجوه تمایز
انسان ار موجودات دیگر می باشد .
موضوع قابل توجه ، این است كه انسان تا چه حد می تواند از این آزادی یعنی از این
حق انتخاب و گزینشی كه دارد برخوردار گردد و درچه حدی استفاده از آن به نفع اوست و
محدوده این برخورداری از آزادی در رابطه با دیگران و در مقام تعارض با آنها چیست ؟
و دیدگاه اسلام و برخورد حكومت اسلامی با این قضیه چگونه می باشد ؟
در این نوشته فشرده سعی بر این است كه نظری اجمالی بر دیدگاه اسلامی و نوع برخورد
حكومت اسلامی با آزادی فردی داشته باشیم .